هم ظالمی هم مظلومی

اما من اسمت را بهار گذاشتم

عشقی که بهت دارم در این قلبم به تنهایی جا نمی شود

با این عشق، قلبم به تنهایی نمی تواند دوام بیاورد

میدانم که زمان فعلی زمانی است که از چهار طرف اسیر و درمانده ایم

جایگاه خوبی ها را بدی ها گرفته و جایگاه عشق را هوس ها گرفته

من هیچکسی را در کنارم نمی بینم

به نزدیک ترین دوستانم هم اعتماد نمی کنم

جایگاه محبت را ظلم و ستم گرفته 

زمانه همچین زمانه ای هست

نه دوستم اشکار است نه دشمنم

هزار و یکبار از دوست داشتن دیگران پشیمانم

هزار و یکبار

اما بدون تو نمی شود چون تو قلبم را غارت کرده ای

اشک چشم هایم را سرازیر کرده ای

محنت هایم را تازه کرده ای

اما تو مانند بهاری و من اسمت را بهار گذاشتم

زیرا با اینکه مرا از من گرفتی اما 

خود را در من دمیدی

و باغهای محبت را نثارم کرده ای

هرگز از این آشنایی پشیمان نخواهم بود

#جلال_ژاله

اسمت را بهار می نامم


محمدجلال ژاله نمی ,ای ,کرده ,هم ,قلبم ,تو ,کرده ای ,را بهار ,اسمت را ,و یکبار ,محبت رامنبع

عشق رفت و دیگر به خانه برنگشت

به زودی می آید خدا

حدیث عشق شعر زیبای جلال ژاله ا فایل صوتی این شعر جهت دانلود قرار داده شده است.

در هر کجا که باشی

شکست

اسمت را بهار گذاشتم..

dgd

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هر چی که بخوای الان بخر تحویل بگیر وب سایت رسمی صالحین کوشک مرکز خرید افزودنی های بتن تخفیف دونی فیلم های کمدی ایرانی سئو وب ایران Ericair2sbj3k Situs جیسون رضاییان zibaei