شکست

عشق در هر کجا که هستی بدون شعله هایت را خاموش کردم

اسمت را به زبان نیاوردم و خاطره هایت را در قلبم اسیر کردم

در هر کجا که هستی بدان به سوی تو نمی آیم.

 در هر کجا که باشی به سویت بر نمی گردم

دیوار خفت بهایی هست برای من و عارضه هایم با محبت های تو علاج نمی یابد

هرگز خود را برای من نمایان مکن

 از کنار من اگر عبور می کنی هرگز من را نشناس، رویت را برگردان و به راهت برو

بر روی قلبی پاک قدم گذاشتی و نفرت را بجایش به جا گذاشتی

دیگر چشم هایت را بر روی من ببند که من با آزردگی از عشق، رو بر می گردانم

خورشید و گرمایش، شب و تکیه گاهش را از من گرفتی،امان که دیگر نمی توانم شب ها گریه کنم ای امان امان  دیگر نمی توانم به عشق عادت کنم …

 سال های سال به دنبالت گشته ام با اینکه مرگ مرا امان نمیداد، مقاومت کردم اما از عشق شکست خوردم از تو شکست خوردم

آنقدر دوستش داشتم که در تمام وجودم آمیخته بود اما بدبختی های مرا درک نمی کرد.

اگر نتوانم به آغوش او برسم با دست های خالی به آغوش خاک ها خواهم رسید

خوشبختی ها پرواز می کنند و حسرت هایم را تازه می کنند تا سوگواری کنم برایت اما شرمسار تحملم شدم

و درگیر افسوس ها شدم ای عشق

در هر کجا که هستی به روی من باز نگرد

#جلال_ژاله

شکست